وای خدایا اومدم اینجا این عکس رو دیدم که دلم رفت نازنینم قربونت برم وای خدایا آدم هرچی نگاه می کنه سیر نمیشه
ببوس ناناز منو خانم رمز ما چی شد بدو زود رمز می خوام
خیلی دوستون دارم
یه ماچ گنده مهرنگار رو از طرف من بکن
ای جوووونم واسه این دخمل ناز
خدا واستون حفظش کنه
نمیدونم چه حکمتیه که وقتی مادر میشی بچه ات میشه تموم دنیات حاضری جونتو بدی اون آخ نگه
این بوسها واسه این مادر و دختر گل
بووووووووس هزارتا برای مهرنگار عزیزم
بهار جون من هم چنان نمی تونم نوی کادر رمز رو وارد کنم. به نظر دوستان چه باید کرد؟ دلم تنگ شد واسه ی مهر نگار جون و کاراش باز خوبه این پست رو رمز نزاشتی
نمیدونم چرا فک کردید که من دروغ میگم
عزیزم هیچ لزومی نداره من دروغ بزنم چیزی بهم زیاد نمیشه
هیچوقت همچین کاری نمیکنم که یه روز اینجوریبهم بگین فک کنید از نت گرفتمو مثلا لو برم
نه عزیزم لزومی نداره جایی نیس واسه دروغ گفتن
عزیزم منم اون عکسی که واسه تولدتون بود که پله هارو با برگ گل و شمع تزیین کرده بود شوهرتون و دقیقا همون جوری تو اینترنت دیدم اما نگفتم که همونه چون نمیدونستم
گفتم که مثل همون درست کرده دلیل نمیشه که بگم همون عکسه چون دلیل منطقی نداشتم
سلام عزیزم ممنون به سرمیزنید از اینکه در بروز احساسات مشترک هستیم خوشحالم من هم از وقتی ازدواج کردم وخدا این فرشته ی دوست داشتنی رابه ما داد خیلی اخلاق وعقایدم تغییر کرد وخیلی احساساتی ودل نازک شدم واطرافیان فکر میکنند مناشی از ازدواج است وفقط فقط برای آرامش وزنندگی موفق است خوشحال میشوم از اینکه دراین احساست تنها نیستم